بسیاری از واژگان، معنای خود را پنهان می کنند. یکی از اولین قدم های معمار باید جست و جوی ریشه شناسیِ واژگانی نوع پروژه باشد و در این زمینه باید به واژه های اصلی توجه ویژه کند. او احتمالا باید دستمایه هایی از آنچه پروژه واقعا می خواهد باشد، بیاید. به عنوان مثال، واژه “اتیمولوژی” را در نظر بگیرید. این واژه کلمه ای ترکیبی از ریشه ای یونانی و شامل دو قسمت است: کلمه “اتیموس”، که به معنی فراهم آوری و مهیا کردن است، و کلمه “لوژیا” که از ریشه “لوگوس” و به معنای کلام است. بنابراین اتیمولوژی به این معنا است: معنای مهیای کلمه. این واژه به ما خبر از معنایی می دهد که غالبا از خود واژه به دست آمده است.
لغت نامه های معتبر برای معمار به مثابه “مرجع مناسب” ضروری اند. اگر یکی از واژگان مشکلی را به وجود آورد، معمار باید بتواند آن را از طریق واژه های دیگر، یا حتی از طریق جمله ای توصیفی بیان کند. تحلیل ریشه شناسانه مرحله به مرحله لغات و در اغلب موارد حرکت از یک زبان به زبانی دیگر، به معمار کمک می کند تا به ریشه لغت، پیشینه، کاربرد اولیه، معنای زیربنایی و معنای نهفته آن دست یابد. در نمونه های بسیار، لغات دوره ای که در آن زندگی می کنیم، بازماندگان مستقیم دوران اولیه تمدن بشری اند.
در حقیقت معماری بیش از هرچیز، از فهم ناپذیری آثاری صدمه دیده است که به دور از بیان معمارانه، تنها خود را از طریق واژه ها بیان می کنند. راه حل بسیار ساده است: طراح همواره به لغت نامه ای مناسب مراجعه کند و هنگام پرداختن به پروژه، دستمایه های زبانی را مدنظر قرار دهد.
در ادامه به تعدادی از ساختمان هایی اشاره می شود که “عشق به عنوان انگیزه معماری” و دستمایه زبانی آن بوده است:
*تاج محل_آگرا، هند
برجسته ترین ساختمانی که بخاطر عشق مردی به همسرش به وجود آمده است.
*پارتنون: سرای آتنا باکره
معبدی که به خاطر عشق و احترام به آتنا، الهه فرزانگی، ساخته شده است.
*زیارتگاه ایسی:
مقدس ترین زیارتگاه ژاپنی که به یاد شاهزاده نوزده ساله ای که به علت زنای به عنف محکوم به مرگ شده بود، بنا شده است. این معبد هر 19 سال یکبار به نشانه زیبایی جاودان بازسای می شود.